بفرمایید از دور بعد با خانواده بروید قطر!
تاریخ انتشار: ۱ اسفند ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۷۹۱۲۰۸
بیچاره فوتبال ما! حسین باجیوند، رییس هیات فوتبال استان قزوین که برای تماشای بازیهای جام ملتهای آسیا با هزینه بیتالمال راهی قطر شده بود، گفته است: «فکر نکنید ما آنجا خیلی هم راحت بودیم. کلی به ما سخت گذشته. از خانواده دور بودیم و در آنجا یا استراحت میکردیم یا مشغول تماشای بازیها بودیم.» یک نفر هم کامنت گذاشته که «ما از شما عذرخواهی میکنیم بابت فشاری که ناخواسته به شما تحمیل شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مساله رییس هیات فوتبال قزوین نیست. این نگاه نمیتواند شخصی باشد. احتمالا اکثریت کسانی که رفتند قطر همین شکلی فکر میکنند. اینکه «اگر ما نرویم پس کی برود؟» یا «شما فکر میکنید ما برای تفریح میرویم؟ نخیر آقا ما برای کار رفتیم» یا «کار ما هم سختیهای خودش را دارد» و الی آخر. تازه این نگاه کلی هم باز مربوط به چند نفراز اعضای هیات فوتبال نیست. این مربوط به کلیت فدراسیون فوتبال است. وقتی رییسش دو هفته بعد از حذف تیم ملی خودش را ملزم به پاسخگویی نمیداند و در مقابل سوال «چه کسانی را با چه پولی فرستادید قطر» سکوت میکند بقیه هم همین شکلی میشوند. این نگاه همیشه حریص، این نگاه متوقع، این نگاهی که انگار همیشه به آدم میگوید ما از شما طلبکاریم در تکتک رفتار مدیران فعلی فوتبال موج میزند.
نیازی به گفتن نیست که فوتبال هم مشتی است نمونه خروار. حالا که رییس هیات فوتبال قزوین خودش سر بحث را باز کرده و عوض خضوع و خشوع و اینکه صرفا بگوید از ما دعوت شد و ما هم اجابت کردیم متوقعانه حرف میزند، جا دارد چند نکته خدمت این دوستان عرض شود. خیلی از کارشناسان و منتقدان به درستی گفتند این سفرها در راستای انتخابات فدراسیون فوتبال و جمعآوری رای است. انتخاباتی که سال آینده قرار است برگزار شود. دوستان هیات فوتبال هم خودشان خوب میدانند که چرا به قطر رفتند. پس این فیلم بازی کردنها را بگذارید کنار و با مردم روراست باشید. ضمنا یادتان باشد تا یک سال بعد هزار اتفاق ممکن است بیفتد. اگر شما یک سال تجربه کار هم نه، زندگی در ایران را داشته باشید میدانید این بده بستان و قول و قرارها باد هواست. شما احتمالا میگویید چه بهتر! ما که سفرش را رفتیم و حالش را بردیم! شما فکر میکنید حتما در دوره بعدی انتخابات هیات فوتبال قزوین هم مثل دوره قبل در سال ۹۹ از ۶ نامزد ۵ تا را رد صلاحیت میکنند تا شما در رقابت با خودتان برنده شوید! اتفاقا اشتباه شما همینجاست که متوجه نیستید این شب تاریک و موج و گرداب هایل هر کسی را یک جور گرفتار میکند.
بیچاره فوتبال ما که دست شما افتاده است. شمایی که میگویی باید برویم به مسابقات بینالمللی تا میدان دیده شویم و بعد در تعریف میدان دیده شدن میگویی مثلا من در مسابقات جام جهانی تازه دیدم زمین قبل، بین و بعد از بازی آبپاشی میشود و اگر به آن مسابقات نرفته بودم این را نمیفهمیدم! بیچاره فوتبال ما که مدیریتش با شماست. شمایی که تا به حال یک فوتبال خارجی از تلویزیون ندیدی وگرنه نیازی نبود برای اطلاع از آبپاشی زمین تا روسیه و قطر بروی. آنهم با این همه سختی، آنهم بدون خانواده. بیچاره فوتبال ما که مدیریتش وصل شده به چهار تا سفر و حتما دو، سه دست لباس و چند پرس غذا. بیچاره فوتبال ما...
منبع: فرارو
کلیدواژه: تیم ملی فوتبال ایران جام ملت های آسیا قیمت طلا و ارز قیمت خودرو قیمت موبایل بیچاره فوتبال ما هیات فوتبال
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۷۹۱۲۰۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
توماج صالحی اعدام میشود؟ نمیشود؟
آفتابنیوز :
به دنبال انتشار خبر صدور حکم اعدام توماج صالحی، روز گذشته قوه قضائیه اعلام کرد که حکم اعدام توماج صالحی خواننده ایرانی که در حوداث سال ۱۴۰۱ دستگیر شده بود، بدوی و قابل فرجام خواهی در دیوان عالی کشور است.
در این راستا، عبدالله گنجی فعال رسانهای اصولگرا در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: توماج صالحی حتما اعدام نمیشود، اما ظاهرا جمهوری اسلامی باید هزینه اعدام را پرداخت کند. حکم اعدام هاشم آغاجری یادتان هست؟ او هنوز استاد دانشگاه تربیت مدرس است. اما خرداد ۱۳۸۲ بیش از صد مجروح در زد و خوردهای درون دانشگاهی داشتیم.
سید عبدالجواد موسوی نیز در خبرآنلاین نوشت: این که توماج اعدام نمیشود را هر آدم نیمه عاقلی حتی میداند. توماج اعدام نمیشود چنان که هاشم آغاجری اعدام نشد. در ماجرای آغاجری هم، همه میدانستند خبری از اعدام در کار نیست. حتی آن کسی که حکم را صادر کرده بود. با این حال خبر آن حکم فقط و فقط حیثیت ایران را در جهان خدشه دار ساخت و اعصاب و روان جمع کثیری از جامعه را تا مدتها بهم ریخت. حالا چرا آن حکم صادر شده بود؟
برای این که یک جناح سیاسی قصد کرده بود حال یک جناح سیاسی دیگر را بگیرد. چرا که آن یکی جناح سیاسی فکر میکرد این یکی جناح سیاسی زیادی یابو برش داشته و یکی باید حالی اش کند که حد و مرزش کجاست. احتمالا الان هم یک کسی فکر کرده حالا که قرار است طرح نور به صورت جدی اجرا شود باید از مخالفان زهر چشم گرفت. شاید هم عمدی است و ماجرا خیلی جدیتر از این حرف ها. یعنی یک نفر یا یک جریان تصمیم گرفته در هیئت یک انقلابی تمام عیار و به نام دفاع از اسلام و انقلاب بار دیگر مقدمات آشوب و بلوا را در این سرزمین به راه بیندازد. هرچه هست نتیجه اش همان چیزی میشود که قبلا شد. در ماجرای آغاجری تندروها پایکوبیها کردند که آفرین به اقتدار نیروهای انقلابی. از آن طرف هم اصلاح طلبها این فرصت را مغتنم شمرده و تا توانستند به بهانه نقد خشونت و ریشه یابی تکفیر و ارتداد، دخل طرف مقابل را آوردند. آغاجری به زندگی طبیعی اش برگشت، اما در قامت یک قهرمان. کسی هم به روی خودش نیاورد که جدی جدی اگر طرف حکمش اعدام بوده پس چرا به این راحتی از خیر جرمش گذشتید؟ اصلا آغاجری جرمی هم مرتکب شده بود؟ این وسط تنها چیزی که مهم نبود آبرو و حیثیت کشور بود. کشوری که قرار بود با انقلابش راهی جدید در دنیای متجدد و متحجر بگشاید و طرحی نو درافکند با یک رای ناصواب تبدیل شده بود به یک کشوری که سخن گفتن و پرسش از عقاید رسمی و حکومتی در آن ممنوع بود و تفتیش عقاید در آن امری رایج. کشوری که به جای پاسخگویی به پرسش و یا شبهه افکنی یک استاد دانشگاه بلافاصله حکم به اعدام او میدهد. این داستان غمبار یک بار دیگر دارد تکرار میشود. چه میتوان گفت جز: بیچاره ایران. بیچاره مردم. بیچاره مردم ایران.